به گزارش مشرق، وزیر ورزش درحالی در مراسم نشست با پیشکسوتان فوتبال به سرمربی تیم ملی ایران تاخت که تا پیش از این نماینده این وزارتخانه اعلام کرده بود مخالفان کی روش باید از فدراسیون فوتبال بروند.
وزیر ضد فوتبال
وزیر ورزش که معتقد است، ضد فوتبال نیست و ضد فساد است را عودت میدهیم به آنچه پس از ورود ایشان به ساختمان سئول با تصمیمهای ایشان برفوتبال رخ نموده است.
تصمیمهایی که منتج به رخدادهایی عمیق و منفی در فوتبال شده که شاید بتوان تنها، عمق وجودی آن را با دوره ریاست آقای علی آبادی و تعلیق فوتبال مقایسه کرد که تاثیرات آن تاکنون هم در سلولهای ساختاری این «ورزش – صنعت» پرطرفدار دیده می شود.
از بلاتکلیفی و جنگهای فرسایشی و روانی وزارت با فدراسیون و تیم ملی فوتبال ایران بگیرید تا برسید به استقلال و پرسپولیس این مردم که در اوج مظلومیت طی طریق میکنند و با دهانی نیمه باز و چشمهایی حیرت زده وزیر را رصد می کنند.
آنچه در جلسه وزیر که به یارکشی در برابر فدراسیون و شخص شخیص کی روش میمانست، گفته شد، ادبیات و مقاصدی داشت بی نظیر، عجیب و غیر قابل وصف که گویش آن را از هرکسی میتوان انتطار داشت به جز مقام رئیس وزارت ورزش و جوانان که دلخور و از دور سرمربی تیم ملی را نشانه رفته است.
تناقض در حرف و عمل
این همه درحالی است که پیش از این دهها بار وزارت به اشکال مختلف اعلام کرده بود که مخالف حضور کیروش در تیم ملی فوتبال ایران نیست و عجبا که با وجود چونان بیانیههای طومار مانندی، امروز کیروش را کارگر خطاب میکند.
تناقضهای رفتاری مقام اول وزارت و آن وزارتخانه عریض و طویل و معظم اما به آن حرفها و این حرفها مختومه نمیشود، بلکه به گفتههای درون وزارتخانه هم باید اشاره داشت آنجا که حسنی خو «نماینده وزارتخانه در تولید تفاهم نامه و تمدید قرار داد کی روش» چند روز قبل اعلام کرد «هرکس با کی روش مخالف است از فدراسیون فوتبال کنار برود» و لابد خود محمود گودرزی باید یکی از همانها باشد و از تصمیمهای فدراسیون فوتبال دوری کند.
در این میان سرگیجه شخص رییس فدراسیون فوتبال ایران را در نظر بگیرید که چه کند با اینهمه تصمیمات ساعتی و آنهمه سرگیجه میان گودرزی، حسنی خو و اسدی که هر کدام سازی می زنند در دستگاههای مختلف فولکلوریک و جناب کفاشیان باید با همه آن سازها حرکات موزون انجام دهد و عنقریب به نظر می رسد که فریادی بر آورد و رها کند آنچه را که نه او که پدر پدربزرگ ایشان هم نمی تواند مدیریتش کند.
بلاتکلیفی تیم ملی ایران
سرگیجه فوتبال درحالی به اوج خود رسیده که خردادماه مسابقات انتخابی جام جهانی شروع خواهد شد و سرمربی تیم ملی ایران باید چون عقابی تیز بین لیگ را ببیند و کشورهای رقیب را آنالیز کند اما چه آنالیزی مهمتر از حرفهای وزیر ورزش که دیروز آن وزارتخانه اطلاعیه میدهد که مخالف کیروش نیست و امروز نمایندهاش در فدراسیون فوتبال حامی کیروش میشود و فردا رئیسش حملات کلامی سنگینی را به صورت کیروش پرتاب میکند.
حق پخش تلویزیونی
وزیر ورزش از یک تضاد حرف میزند و اعلام میکند که به هنگام پرداخت مبلغ هزینهها، وزارت باید ورود کند اما به هنگام تصمیم سازیها دولت - وزارت ورزش- غریبه میشود. عجبا که وزیر ورزش همین امروز تعلیق لالیگای بزرگ را نمیبیند که حق و حقوق خود از تلویزیون اسپانیا را می خواهد و به بزرگی فوتبالش می نازد.
از وزیر توقع این نمی رود که سرمربی تیم ملی یا مدیر استقلال و پرسپولیس را تعیین کند بلکه انتظار این است که در خانه ملت حق فوتبال را از صدا و سیما بگیرد تا این ورزش ابر مخاطب، دست نیاز و تکدی گری به سوی وزارت دراز نکند. از وزیر ورزش انتظار میرود که به تصمیمها و سازهها نظم بدهد نه اینکه آنها را به دست خود به هرج و مرج بکشاند و دچار هیجان زدگیهای بیدلیل و بیبدیل کند.
هرج و مرج خود خواسته و توقع از وزیر
از وزیر توقع آن میرود که درک درستی از صنعت فوتبال داشته باشد و این کلونی عظیم را این همه با ورزشهای دیگر قیاس نکند و تصمیمگیری در این رابطه را به واحد تخصصی خودش ارجاع دهد و فدراسیون فوتبال را به عنوان ارگانی تخصصی و خودمختار بشناسد و به آن شخصیت و هویت بدهد نه اینکه هر روز مخل آسایش و آرامش فوتبال در همه سطوح شود.
از وزیر ورزش و جوانان این توقع میرود که کارهای حقوقی و کلان مدیریتی و را درست جلو ببرد تا مجبور به ارائه اعانه به فوتبالی ثروتمند نباشد که این وظیفه را هر روز به یاد فوتبال بیاورد و هر روز پولی را که نداده به رخ فدراسیون بکشد و بابت این بدهی، بدهکارش را ملزم به اجرای دستورات خویش کند.
از وزیر ورزش این توقع میرود که شاه کلید صندوقچه گنج این ورزش بی مثال و درآمد زا را از صدا و سیما بگیرد و به صاحبش بسپارد نه اینکه بخواهد بودجه تمام ورزش را از فوتبال و حق پخش تلویزیونی بگیرد و به فوتبال از آن سهم بدهد و در میان دعوای حق خواهی فوتبال با صدا و سیما به دنبال چنگ زدن به درآمد فوتبال باشد و بودجه وزارت را از آن کسب کند.
از وزیر ورزش توقع میرود که بتواند وزارت خودش را هماهنگ کند تا هر روز و هر ساعت ایده پردازیهای جدیدی از آن استنباط نشود و نمایندهاش حرفی بزند رئیس ارتباطاتش حرفی دیگر و خودش در میان چکیدههای فوتبال حرفی جدیدتر و درست در تقابل با حرفهای قبلی!
احترام به خواسته مردم
از وزیر ورزش توقع میرود که این همه به خاطر بودجه تیم ملی ایران و استقلال و پرسپولیس را با مخاطبهای میلیونی به چالش نکشد، از فدراسیونی که توانسته به جامجهانی برسد و نمایشی در خور داشته باشد و برای تیم ملی ایران مربی قهرمان جهان و رئالمادرید را آورده است، حمایت کند و باور کند که نیامده با سیاست انقباضی تنها پول خرج نکردن را اجرا کند، بلکه با سیاست انبساطی شور و هیجان و چرخش مالی را به فوتبال ایران هدیه کند و خواسته هشتاد و دو درصد مردم را به جرا درآورد نه خواسته و تفکرات شخص گودرزی را.
وزیر ضد فوتبال
وزیر ورزش که معتقد است، ضد فوتبال نیست و ضد فساد است را عودت میدهیم به آنچه پس از ورود ایشان به ساختمان سئول با تصمیمهای ایشان برفوتبال رخ نموده است.
تصمیمهایی که منتج به رخدادهایی عمیق و منفی در فوتبال شده که شاید بتوان تنها، عمق وجودی آن را با دوره ریاست آقای علی آبادی و تعلیق فوتبال مقایسه کرد که تاثیرات آن تاکنون هم در سلولهای ساختاری این «ورزش – صنعت» پرطرفدار دیده می شود.
از بلاتکلیفی و جنگهای فرسایشی و روانی وزارت با فدراسیون و تیم ملی فوتبال ایران بگیرید تا برسید به استقلال و پرسپولیس این مردم که در اوج مظلومیت طی طریق میکنند و با دهانی نیمه باز و چشمهایی حیرت زده وزیر را رصد می کنند.
آنچه در جلسه وزیر که به یارکشی در برابر فدراسیون و شخص شخیص کی روش میمانست، گفته شد، ادبیات و مقاصدی داشت بی نظیر، عجیب و غیر قابل وصف که گویش آن را از هرکسی میتوان انتطار داشت به جز مقام رئیس وزارت ورزش و جوانان که دلخور و از دور سرمربی تیم ملی را نشانه رفته است.
تناقض در حرف و عمل
این همه درحالی است که پیش از این دهها بار وزارت به اشکال مختلف اعلام کرده بود که مخالف حضور کیروش در تیم ملی فوتبال ایران نیست و عجبا که با وجود چونان بیانیههای طومار مانندی، امروز کیروش را کارگر خطاب میکند.
تناقضهای رفتاری مقام اول وزارت و آن وزارتخانه عریض و طویل و معظم اما به آن حرفها و این حرفها مختومه نمیشود، بلکه به گفتههای درون وزارتخانه هم باید اشاره داشت آنجا که حسنی خو «نماینده وزارتخانه در تولید تفاهم نامه و تمدید قرار داد کی روش» چند روز قبل اعلام کرد «هرکس با کی روش مخالف است از فدراسیون فوتبال کنار برود» و لابد خود محمود گودرزی باید یکی از همانها باشد و از تصمیمهای فدراسیون فوتبال دوری کند.
در این میان سرگیجه شخص رییس فدراسیون فوتبال ایران را در نظر بگیرید که چه کند با اینهمه تصمیمات ساعتی و آنهمه سرگیجه میان گودرزی، حسنی خو و اسدی که هر کدام سازی می زنند در دستگاههای مختلف فولکلوریک و جناب کفاشیان باید با همه آن سازها حرکات موزون انجام دهد و عنقریب به نظر می رسد که فریادی بر آورد و رها کند آنچه را که نه او که پدر پدربزرگ ایشان هم نمی تواند مدیریتش کند.
بلاتکلیفی تیم ملی ایران
سرگیجه فوتبال درحالی به اوج خود رسیده که خردادماه مسابقات انتخابی جام جهانی شروع خواهد شد و سرمربی تیم ملی ایران باید چون عقابی تیز بین لیگ را ببیند و کشورهای رقیب را آنالیز کند اما چه آنالیزی مهمتر از حرفهای وزیر ورزش که دیروز آن وزارتخانه اطلاعیه میدهد که مخالف کیروش نیست و امروز نمایندهاش در فدراسیون فوتبال حامی کیروش میشود و فردا رئیسش حملات کلامی سنگینی را به صورت کیروش پرتاب میکند.
حق پخش تلویزیونی
وزیر ورزش از یک تضاد حرف میزند و اعلام میکند که به هنگام پرداخت مبلغ هزینهها، وزارت باید ورود کند اما به هنگام تصمیم سازیها دولت - وزارت ورزش- غریبه میشود. عجبا که وزیر ورزش همین امروز تعلیق لالیگای بزرگ را نمیبیند که حق و حقوق خود از تلویزیون اسپانیا را می خواهد و به بزرگی فوتبالش می نازد.
از وزیر توقع این نمی رود که سرمربی تیم ملی یا مدیر استقلال و پرسپولیس را تعیین کند بلکه انتظار این است که در خانه ملت حق فوتبال را از صدا و سیما بگیرد تا این ورزش ابر مخاطب، دست نیاز و تکدی گری به سوی وزارت دراز نکند. از وزیر ورزش انتظار میرود که به تصمیمها و سازهها نظم بدهد نه اینکه آنها را به دست خود به هرج و مرج بکشاند و دچار هیجان زدگیهای بیدلیل و بیبدیل کند.
هرج و مرج خود خواسته و توقع از وزیر
از وزیر توقع آن میرود که درک درستی از صنعت فوتبال داشته باشد و این کلونی عظیم را این همه با ورزشهای دیگر قیاس نکند و تصمیمگیری در این رابطه را به واحد تخصصی خودش ارجاع دهد و فدراسیون فوتبال را به عنوان ارگانی تخصصی و خودمختار بشناسد و به آن شخصیت و هویت بدهد نه اینکه هر روز مخل آسایش و آرامش فوتبال در همه سطوح شود.
از وزیر ورزش و جوانان این توقع میرود که کارهای حقوقی و کلان مدیریتی و را درست جلو ببرد تا مجبور به ارائه اعانه به فوتبالی ثروتمند نباشد که این وظیفه را هر روز به یاد فوتبال بیاورد و هر روز پولی را که نداده به رخ فدراسیون بکشد و بابت این بدهی، بدهکارش را ملزم به اجرای دستورات خویش کند.
از وزیر ورزش این توقع میرود که شاه کلید صندوقچه گنج این ورزش بی مثال و درآمد زا را از صدا و سیما بگیرد و به صاحبش بسپارد نه اینکه بخواهد بودجه تمام ورزش را از فوتبال و حق پخش تلویزیونی بگیرد و به فوتبال از آن سهم بدهد و در میان دعوای حق خواهی فوتبال با صدا و سیما به دنبال چنگ زدن به درآمد فوتبال باشد و بودجه وزارت را از آن کسب کند.
از وزیر ورزش توقع میرود که بتواند وزارت خودش را هماهنگ کند تا هر روز و هر ساعت ایده پردازیهای جدیدی از آن استنباط نشود و نمایندهاش حرفی بزند رئیس ارتباطاتش حرفی دیگر و خودش در میان چکیدههای فوتبال حرفی جدیدتر و درست در تقابل با حرفهای قبلی!
احترام به خواسته مردم
از وزیر ورزش توقع میرود که این همه به خاطر بودجه تیم ملی ایران و استقلال و پرسپولیس را با مخاطبهای میلیونی به چالش نکشد، از فدراسیونی که توانسته به جامجهانی برسد و نمایشی در خور داشته باشد و برای تیم ملی ایران مربی قهرمان جهان و رئالمادرید را آورده است، حمایت کند و باور کند که نیامده با سیاست انقباضی تنها پول خرج نکردن را اجرا کند، بلکه با سیاست انبساطی شور و هیجان و چرخش مالی را به فوتبال ایران هدیه کند و خواسته هشتاد و دو درصد مردم را به جرا درآورد نه خواسته و تفکرات شخص گودرزی را.